کنگانی همه را شست واستعفا داد!سايت گل - شاهين در مقابل نفت آبادان بازي راواگذاركرده است. تيم بايد با اتوبوس به بوشهر برگردد وفاصله 6ساعته آبادان تا بوشهر فرصت خوبي است تادرددل هاي بسياري ردوبدل شود.استيلي ومهاجراني بليط پرواز دارند تا از آبادان به تهران بيايند اما يكي از اعضاي هيئت موسس باشگاه شاهين درتماس با اصغر كامياب سرپرست تيم از او مي خواهد به اين دو بگويد كه قيد سفر به پايتخت را بزنند وراهي بوشهر شوندزيرا جلسه مهمي دارند.استيلي تصميم ندارد به اين جلسه برود. او به همكارانش مي گويد هيئت موسسي كه من نه آنها را مي شناسم ونه آنها بازيكنان را ديده اندو باري از دوش تيم برنمي دارند چه حرفي براي گفتن دارند؟ بحث قطع همكاري هم اگر باشد من مدير عامل را مي شناسم.با وساطت مهاجراني او بهمراه تيم به بوشهر برمي گردند.
تماس شبانه با ياوري
ياوري با پاس همدان به توافق نهايي رسيده واين تيم را در سفر كرمان زيرنظر گرفته است.او شبانه شماره يكي از اعضاي هيئت موسس شاهين را روي تلفن همراهش مي بيند. پوربهي از سرهنگ مي خواهد عجله نكند وراهي همدان نشودزيرا در بندر خبرهايي است. كنگاني مدير عامل شاهين به توصيه پزشكان راهي آبادان نشده وبازي را از تلويزيون ودر منزلش در بوشهر ديده است.به او هم اعلام مي كنند كه فردا ساعت 10صبح جلسه هيات موسس است. او با استيلي تماس مي گيرد تا ساعت جلسه را به اطلاعش برساند اما وقتي متوجه مي شود اعضاي هيات موسس بدون هماهنگي با او وطي كردن سلسه مراتب خودشان با كادر فني تماس گرفته اند سخت عصباني مي شود
باشگاه شاهين: ساعت 8صبح
شنبه كنگاني به باشگاه مي رود. اعضاي هيئت موسس يكي يكي از راه مي رسند وآرامش كنگاني هيچ چيز را نشان نمي دهد وكسي نمي داند او چه در سر دارد.كم كم زمان جلسه نزديك مي شود.كنگاني مي خواهد با مهاجراني تماس بگيرد اما يكي از اعضاي هيئت موسس اعلام مي كند: نيازي نيست. ما گفته ايم آنها به جلسه نيايند!اين بار هم كنگاني اين تك محوري را در دلش ثبت مي كند.
شروع جلسه وصحبت هاي آتشين كنگاني
جلسه كه شروع مي شود مدير عامل مي فهمد كه چه اتفاقي دارد مي افتد.بلافاصله همه متفق القول به اين جمع بندي مي رسند كه كادر فني بايد عوض شوند وياوري بايد سرمربي اين تيم باشد. كنگاني باآرامش دلايل فني خود رامطرح مي كند ومي خواهد 2بازي ديگر وتا تعطيلات يك ماهه ليگ صبر كنند. در آن فرصت بهترمي شود تصميم گيري كرد. به خصوص اينكه عمادرضا هم به تيم اضافه مي شود واستيلي كه معتقد است تيمش مهاجم گلزن ندارد ديگر بهانه اي نخواهد داشت. مرغ اعضاي هيات موسس اما يك پا دارد.آنها خواسته شان را مي نويسند وصورتجلسه مي كنند واعلام مي نمايند كه مدير عامل بايد با ياوري تماس بگيرد.
كنگاني روبه اعضا چنين مي گويد: اميدوارم دوستان وقت داشته باشند ربع ساعت حرفهاي من را گوش دهند. اين سخن طعنه آميز همه را شوكه مي كند.
مدير عامل ادامه مي دهد:از مديريت فقط جلسه اش را ياد گرفته ايد؟آن روزهايي كه من در به در كوچه وخيابانهاي پايتخت بودم وبراي پول پشت در اتاق هر كسي نشستم شما كجا بوديد؟نام خودتان را گذاشته ايد هيئت موسس وهر هفته جلسه پشت جلسه كه تيم نتيجه نمي گيرد واستيلي بايد برود. خب بسم الله.برود. خودتان بريده ودوخته ايد خودتان هم پرو كنيد. مي گويم ياوري با پاس تمام كرده مي گوييد ما ديشب به او زنگ زده ايم!مي گويم مربي بيايد در جلسه شايد نظري داشته باشد مي گوييد ماتصميممان را گرفته ايم. اگر تصميم شبانه گرفته ايد چرا تماس گرفتيد وآنها را از آبادان به بوشهر آورديد؟ خب پس بفرماييد من اينجا چه كاره ام؟ ياوري را خيلي هم دوست دارم گزينه اول خودم هم او بوده اما محال است به او زنگ بزنم. شما كه خودتان همه كارها را كرده ايد اين يك گام آخر را هم برداريد.
سكوت سنگيني بر جلسه حاكم است. كسي حرفي نمي زند. يكي دارد با خودكارش بازي مي كند وديگري زل زده به ويترين جام هاي باشگاه.كنگاني كتش رامي پوشد وايستاده ادامه مي دهد: به خاطر شاهين تامرز سكته رفتم.كدام يك از شما آن روزي كه تيم اعتصاب كرد آمديد بپرسيد دراين باشگاه چه خبر است؟بنده از اين لحظه به بعد دراين باشگاه كاره اي نيستم. اين ميز واين صندلي اين هم تلفن. به هركسي دوست داشتيد زنگ بزنيد وبگوييد بيايد سرمربي شود. تا جمعتان جمع است مدير عامل را هم انتخاب كنيد. مي ترسم براي انتخاب مدير وقت جلسه گذاشتن نداشته باشيد.
او سوار بر زانتياي سفيد رنگش از باشگاه بيرون مي رود وعده اي از هواداران شروع به تشويق او مي كنند. از آن لحظه تلفن همراه آقاي مدير خاموش مي شود.
اشك وآه در اردوي شاهين
استيلي وهمكارانش عصراز طريق رسانه ها متوجه اخراج خود مي شوند. آنها از هتل پاسارگاد به خوابگاه تيم مي روند تا با بازيكنان خداحافظي كنند. بازيكنان احساساتي مي شوند واشك وآه آنها چشم هاي سرمربي شان را هم خيس مي كند.او از همه حلاليت مي طلبد وبه هتل برمي گردد.
ياوري گزينه اي كه نيست!
عليرغم قطعيت حضور ياوري در پاس ،راديو بوشهر با او تماس مي گيرد تا بلكه خبر حضور در پاس تكذيب شود. اين مربي مي گويد منتظر تماس كنگاني بوده وچون خبري نشده به پاس پيوسته است. هيئت موسس كه مي دانند اين مربي هنوز قرار داد رسمي امضا نكرده به هر دري مي زنند مدير عامل مستعفي را پيدا نمي كنند تا بلكه راضي شود با ياوري تماس بگيرد.
تماس كنگاني با استيلي
مدير عامل شاهين شامگاه شنبه با استيلي تماس مي گيرد ودقايقي با هم حرف مي زنند. استيلي نمي داند براي تسويه حساب بايد با چه كسي مذاكره كند.كنگاني به او مي گويد من خودم هم استعفا داده ام وقرار داد شما شفاف است. هركسي بيايد آن را بايد پرداخت كند.قرار دادي كه البته گفته مي شود 500ميليون است اما درفدراسيون وسازمان ليگ 350ميليون ثبت گرديده تا سقف قرار داد رعايت شده باشد!
هياهوي بازيكنان
ستار زارع اولين كسي است كه اعلام مي كند اگر ياوري بيايد در اين تيم نمي ماند وپاي همه چيز حتي محروميت دائم هم مي ايستد. ستار كه در مواقع بحراني پول تو جيبي بازيكنان را داده آنقدر صاحب جايگاه نزد همبازيانش است كه هم پيماناني در آن جمع داشته باشد. او از زمان حضور در برق وليگ برتر دوره هفتم تا كنون با ياوري مشكل دارد. مشكلي كه آگاهان مي گويند از شب عروسي صمدزارع مدافع برق وحرفهاي تلفني ستار با يكي از بازيكنان ايجاد شده كه كاپيتان فعلي شاهين به همبازي اش حرفهاي تندي عليه ياوري زده غافل از اينكه آن لحظه ياوري در ماشين وكنار همان بازيكن حضور داشته وهمه چيز را شنيده است.
عماد،آي عماد!
عمادرضا هم در اين عصر ارتباطات همه چيز را مي شنود واز اتفاقات با خبر است. مدير برنامه اين مهاجم عراقي اعلام مي كند او به شرطي به شاهين مي آيد كه با توجه به گذشت نيم فصل بازيها بر اساس قرار داد60درصد مبلغ قرار داداش را پيشا پيش دريافت كند. اتفاقي كه با توجه با خزانه خالي شاهين بعيد است اتفاق بيافتد. يك منبع موثق مي گويد در زماني كه اين بازيكن در اصفهان بوده اصفهاني ها به قدري از ياوري به او بد گفته اند كه در نظرش اين مربي را سياه كرد اند وحالا نمي خواهد پس از مشكلاتش در مصر در ايران هم فوتبالش تباه شود!بازيكنان شاهين به هيئت موسس پيغام مي دهند اگر چنين پولي به عماد تازه وارد داده شود آنها دست به اعتصاب مي زنند مگر اينكه به آنها هم همين ميزان پرداخت گردد.
مدیر برنامه های مهاجم عراقی خبر داد